دکتر جعفر محرمی(روانشناس بالینی )

(دکترای تخصصی روانشناسی) Clinical Psychologist

دکتر جعفر محرمی(روانشناس بالینی )

(دکترای تخصصی روانشناسی) Clinical Psychologist

مدیریت خود

شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۰۶ ق.ظ

مدیریت خود

زهره آقاجری




چگونه عمل می کند؟

مدل خود کنترلی(خود مهارگری)[3] افسردگی (ریم [4]، 1977) از ادغام مدل های رفتاری و شناختی افسردگی توسعه یافته ، یک مدل برای چارچوب  پژوهش افسردگی ، وهمچنین  یک ساختار برای یک برنامه درمانی که نقص رفتاری و شناختی خاص موجود در بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی را هدف قرارداده ،ارائه می دهد. (ریم، 1985)      مدل خود کنترلی کانفر[5]بیان می کند  که هدایت رفتار نسبت به نتایج بلند مدت می تواند به عنوان یک حلقه بازخورد سه مرحله ی مشخص شود.هنگامی که افراد  تغییر رفتار خود را برای یک نتیجه بلند مدت می خواهند، بوسیله مانیتورینگ خود[6](نظارت خود) بر رفتار شروع میشود ،  در خود ارزیابی[7] رفتار مشاهده خود را با یک استانداردمقایسه می کنند. و، بر اساس این ارزیابی، درمرحله  تقویت ممکن است خود را پاداش و یا تنبیه  کنند.این مدل فرض می کند  که افراد رفتار خود را همچون  رفتارافراد دیگر با استفاده از پاداش مشروط و یا مجازات تحت تاثیر قرار می دهند . مدل افسردگی ریم (1977)را نشان می دهد که افراد افسرده و یا کسانی که مستعد ابتلا به افسردگی هستند مشکل سازماندهی رفتار خود را در سراسر اهداف بلند مدت دارند، و که این مشکل را می توان نقص در یک یا بیشتر از شش مهارت های خود -کنترلی توصیف  کرد. این نقص ها شامل (1) توجه انتخابی به اطلاعات منفی به جای مثبت. (2) توجه انتخابی به عواقب فوری رفتارها، که مغایر عواقب طولانی مدت. (3) استانداردهای بالا عملکرد غیر واقع بینانه. (4) استفاده از سبک اسناد افسرده ساز[8]  است که، تمایل به نسبت دادن شکست ها به تأثیرات درونی و موفقیت به نفوذ خارجی و یا شانس (فصل 5، "تغییر اسناد،" در این دوره). (5) استفاده از بیش از حد از تنبیه خود. و (6) استفاده از خود -پاداش ناکافی مشروط به سمت اهداف بلند مدت برای تقویت رفتار.

هنگامی که تقویت خارجی وجود ندارد، از دست رفته اند ، یا برای حفظ رفتار برای  تلاش در جهت یک هدف نا کافی است، افراد با مهارت خودکنترلیخوب می تواند رفتار خود را برای به دست آوردن مجدد پیشرفت در جهت همان یا یک هدف جدید مدیریت کنند  . افرادی که مستعد افسردگی اند تحت سلطه پاداش و مجازات خارجی هستند و مشکل حفظ رفتار را در غیاب آنها را  دارند.

درمان خود مدیریتی[9] (SMT) ساختارمند، manualized، شناختی-رفتاری، برنامه ی در قالب گروهی برای درمان افسردگی است که هر یک از نقص مهارت شناسایی شده را هدف قرار میدهد. این برنامه را می توان به  سه روش تصور کرد. اول، آن برنامه ای است که به طور سیستماتیک اجزای خود کنترلی افسردگی را هدف قرار میدهد و مداخله در هریک (از این اجزا )می کند . دوم، آن است که یک برنامه ای است که مهارت های اولیه خود کنترلی در زمینه افسردگی آموزش می دهد. سوم، در آموزش مهارت خود کنترلی، برنامه می توان به عنوان آموزش عزت نفس مثبت تصور شود . عزت نفس را می توان نه به عنوان مفهوم سازی یک صفت ، اما به عنوان یک مجموعه ای از مهارت های که افراد برای کار به سمت هدف استفاده می کنند.

 

  SMT  در قالب گروه درمانی توسعه یافته ، و همچنین استفاده انفرادی از آن موفقیت آمیزمی باشد  . با این حال، ممکن است منافع اضافی  که شرکت کنندگان بهره مند می شوند به عنوان بخشی از تجربه درمان فردی دسترس نیست. به عنوان مثال، به اشتراک گذاری مسائل شخصی و نگرانی شرکت کنندگان را قادر می سازد که برای دیدن آنها به تنهایی دارای این  تجارب نیستند . علاوه بر این، اعضای گروه اغلب پشتیبانی از یکدیگر ، مدل های مقابله، و چالش دیگری برای رسیدن به اهداف مرتبط با درمان خود را فراهم می کنند. (ریم ، 1985). 

درمان خود مدیریتی ، در حال حاضر ، برنامه 14 هفته ای که برای 5/1 ساعت ملاقات در هر هفته است اجرامی شود . دوازده موضوع  درطول 14 هفته که مورد بحث می گیرد، با دو هفته اضافی در نظرگرفت شده برای بررسی موضوعاتی که  بیشتر توسط نیازهای اعضای گروه تعیین می شود. هر جلسه شامل عناصر هسته ای، از جمله معرفی(ارائه) روانشناختی، بحث در مورد مسائل درگیر، تمرینات کتبی ، و تکالیف هفتگی است. پس از اولین جلسه، هر جلسه را با بررسی تکالیف هفته گذشته آغاز می شود.مواد و تمرین به منظور هدف قراردادن  نقایص عمومی علائم افسردگی به نمایش گذاشته شده توسط بیشتر افراد، وهم  نگرانی های خاص تر فردی مراحعین است. (ریم، 1985).

 

مدارک و شواهد برای اثربخشی

درمان خود مدیریتی

نتایج حاصل از مطالعات نتیجه درمان نشان می دهد که SMT در کاهش شدت، فرکانس و مدت زمان شکایت شایع در افرادی واجد شرایط افسردگی در مقایسه با درمان های غیر اختصاصی و لیست انتظار شرایط کنترل و بدون درمان برتری دارد ، و برابر و یا برتری نسبت به سایر اشکال رفتار درمانی شناختی برای افسردگی دارد. (ریم، 1990، برای بررسی مراجعه کنید). SMT در تعدادی از مطالعات با بیماران سرپایی بزرگسال توسط Rehm و همکارانش (فوچس[10] و ریم، 1977؛ کورنبلیث[11] ، ریم، اوهارا و لامپارسکی [12]، ، 1983؛ ریم ، فوچس، راث، کورنبلیث ، و رومانو[13]، 1979؛ ریم،کاسلوو،  و رابین [14] ، 1987؛. ریم و همکاران، 1981) و توسط محققان دیگر روان درمانی بررسی شده است . (فلمینگ و تورنتون[15]، 1980؛ راث،بیلسکی ، جونز، پارکر، واسبورن[16]، 1982؛ رود[17]، 1986؛ توماس، پیتری، و گلدمن[18]، 1987؛ترثلر و تاکر[19]، 1980). برنامه SMT اقتباس شده است  برای انواع دامنه سن و جمعیت، از جمله بیماران دیالیز کلیوی، (راجرز، Kerns، ریم، هندلر، و Harkness، 1982 جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه (PTSD  ،ریم، 2001). بیماران روانی بستری (Kornblith و گرینوالد، مینهسوتا، 1982)، بیماران روانی روز درمانی (ون دن Hout، Arntz، و Kunkels، 1995)، زنان کتک خورده  (بیلی، ریم، مارتین، هولتون، و لو، 1994)، سالمند (Rokke، Tomhave، و Jocic، 1999، 2000) وهم کودکان است. (ریم و شارپ، 1996؛ رینولدز و Coats ، 1986؛ استارک، رینولدز، و کاسلو ، 1987).

 

 

 

موارد مصرف و منع مصرف (تجویز و عدم تجویز) [20]

       

 SMT  برای  طیف گسترده ای از بیماران مبتلا به افسردگی با موفقیت استفاده شده است. شرکت کنندگان باید یک درجه از انگیزه   برای تکمیل برنامه ای که 3 تا 4 ماه طول می کشد و شامل تکلیف خانه است را دارا باشند . ترک در طول درمان در میان افرادی به دنبال یک بحران حاد شایع تر است. این برنامه با افراد ی که افسردگی خفیف تا سطح شدید داشتند اجرا شده است. حفظ تلاش لازم برای مشارکت افرادی با افسردگی شدید بسیار دشوارباشد . انجام تکلیف خانه نیاز به سواد دارد ، اگر چه   زندانیان بی سواد در برنامه که سیاهههای مربوط خود مانیتورینگ (پایش خود) با  علائم ساده داشته اند نگه داشته است.

روش موضوع  به موضوع [21]

موارد زیر یک نمای کلی از این برنامه است.  درمانگران علاقه مند برای  تالیف اولین نسخه از کتابچه راهنمای درمانگری جامع ، که شامل یک راهنمای گام به گام هر جلسه، جزوات، و کمک های بصری ترغیب شدند. (ریم ، 2001).

موضوع یک: مقدمه، افسردگی، و منطق کلی

در آغاز جلسه اول، رهبر گروه پارامترهای گروه درمانی و مسائل مربوط به محرمانه بودن را مرو میکند. یک پوشه[22] به شرکت کنندگان داده می شود که در آن اعانه های هفتگی، تمرینات جلسه، تکالیف واگذار شده و تکلیف خود را نگهداری می کنند. در پایان این برنامه آنها مجموعه ای از مواد که ممکن است برای ادامه مشورت بعدی و یا برای انجام مجدد برنامه خود را  جمع آوری کردند.

در اوایل جلسه اول، از  شرکت کنندگان خواسته می شود خود را معرفی کرده  و چند کلمه ای  درباره زندگی خود و در مورد اینکه چرا آنها به دنبال کمک هستند را  بگویند. در  این فرایند درمانگر با  راهنماهای واشاره به شباهت میان نگرانی های شرکت کنندگان تشویق به  بحث در میان شرکت کنندگان می کند. پس از این مقدمه، برای انتقال درمانگر ماهیت افسردگی را ارائه می دهد . درمانگر به بررسی علائم افسردگی در دسته عاطفی، جسمی، شناختی، و علائم رفتارمی پردازد . درمانگر در مورد فرم ها و دوره های افسردگی های مختلف بحث میکند .

درمانگر پس از آن یک نمای کلی و منطقی برای درمان، با تاکید بر ماهیت روانشناختی از گروه و نقش تکالیف در روند درمان ارائه می دهد.تکلیف اول این است که از  شرکت کنندگان خواسته شود  برای نظارت روزانه بر حالات خود ، با استفاده از مقیاس رتبه بندی ساده از شماره 1 تا 10 که در آن 1 نشان دهنده افسرده ترین روز فرد و 10 نشان دهنده بهترین روز خود است . تاکیدبر این  که تکالیف برنامه جدایی ناپذیر ، و در هر هفته بررسی خواهد شد.

 

موضوع دوم: پایش خود ( دیدهبانی  خود )[23] و خوداظهاری(خود بیانی)[24] فعالیت های مثبت

 

بخش اول هر جلسه به موضوع بررسی محتوای جلسه قبلی و تکالیف ،اختصاص داده میشود. شرکت کنندگان را تشویق به صحبت در  مورد هر گونه مشکلات  که آنها ممکن است انتساب دهند  به حال کنید، و چه آنها متوجه باشند که هر گونه الگوی حالات شان مربوط به هفته گذشته است. اغلب شرکت کنندگان تنوع حالات خود را از یک روز به روز بعد را می بینید ، که در تضاد با این  باور  که هر روز همان یکدیگر است  شگفت زده می شوند. تمرکز اصلی این جلسه ارائه این ایده ست  که خلق و خوی توسط رفتار و تفکر تحت تاثیر قرارمی گیرد. درگیر شدن در فعالیت های مثبت و با ارزش با  خلق و خوی مثبت در ارتباط است و درگیر شدن در رفتار منفی و تنبیه به خلق و خوی منفی مرتبط است. افکار که نشان دهنده تفسیر مثبت و ارزیابی حوادث منجر به خلق و خوی مثبت است ، در حالی که افکار که شامل تفاسیر بدبینانه از  حوادث استمنجر به خلق و خوی منفی میشود. مفهوم که به شرح زیر است افراد می توانند خلق و خوی خود را توسط فعالیت های خود وتوسط افکارشان در مورد این فعالیت ها دارند تحت تاثیر قراردهند[25]. حالت می به طور مستقیم نمی تواند توان تحت تاثیر قراربگیرد، اما به طور غیر مستقیم از طریق تغییر رفتار و افکار تحت تاثیر قرارمی گیرد. حالت همچنین می توانید بیولوژیکی را تحت تاثیر قرار دهد، مانند داروهای ضد افسردگی، ، علیرغم توجه زیاد رسانه ها به شیمی مغز اما فرایند  بیولوژیکی افسردگی ساده نمی باشد . مهم است که به اذعان میشود  که رابطه متقابل است. حالت نیز فعالیت و تفکر تحت تاثیر قرار میدهد ، افسردگی به عدم فعالیت و افکار منفی منجرمیشود. دررشد و نگهداری افسردگی توجه نقش ایفا می کند ، در آن افرادی که افسرده هستند تمایل به انتخاب حوادث منفی وحذف نسبی وقایع مثبت توجه میکنند.. نتیجه عمدتا افکار منفی است.تکلیف تعیین شده که از این ایده ها برای ضبط رفتارهای و افکار مثبت به  شرح زیر است (به عنوان مثال، تصور اظهاراتی که محتوای نسبی مثبت به خود را دارد.) در سیاهه روزانه پایش خود ، همراه با خلق و خوی روز است. درمانگر بر اهمیت ثبت تمامی وقایع و خود اظهارات مثبت ، حتی آنهایی که ممکن است به نظر شرکت کنندگان بی اهمیت باشد دارد.  به شرکت کنندگان لیستی از فعالیت های و افکار بالقوه مثبت داده می شود به عنوان یک لیست  دهید تا بررسی شود اگر که آنها به هم حوادث مثبت هر روز توجه نمی کنند.

موضوع سوم: خلق و رویدادها

 

در جلسه بعد از رابطه بین خلق و خوی، از یک سو، فعالیت ها و افکار، از سوی دیگر، همراه با تکلیف تعیین شده  مورد بررسی قرارمی گیرند . شرکت کنندگان خواسته به نظر می رسید که آیا به رابطه بین خلق و خوی و فعالیت وجود دارد.  چه فعالیت  های بیشتر خلق و خوی را  تحت تاثیر قرارمیدهد. و اینکه تمام افکار مثبت را ثبت کرده اند. فعالیت مرکز ی جلسه تمرین است که در آن شرکت کنندگان نمودار حالات خود را برای هفته و پس از آن، در یک گراف، با وارد کردن شماره ی فعالیت های و افکار مثبت هر روز شان تا به حال است. در اغلب موارد خطوط رسم شده تقریبا موازی با قله ها و دره مشترک هستند. نمودار از سیاهههای مربوط خود شرکت کنندگان نشان می دهد که بین وقایع و خلق و خوی روزانه ارتباط است. این مسئله  اغلب شرکت کنندگان را متقاعد می سازد  که آنها می توانند کنترل  خلق و خو خود را توسط رفتار و افکار تغییر دهند. برای تکالیف، شرکت کنندگان همچنان به پایش[26] افکار مثبت و خلق وخو ، فعالیت های مثبت خودشان،

بپردازند.

موضوع چهارم: پیامدهای فوری در مقابل پیامدهای تاخیری

پس از اتمام مراحل بررسی درمانگر براساس  ایده هفته گذشته ایجاد شده این پیشنهاد را  که تمام فعالیت های می تواند عواقب مثبت و منفی بلافاصله ویا پس از یک تاخیر داشته باشند. کار کردن ممکن است به احساس خوب ، بلکه  همچنین به سختی منجر شود. ممکن است بلافاصله در کوتاه مدت ناراحت کننده باشد، همچنین با تاخیر ، نتیجه دراز مدت اما به سلامت بهتر منجر شود. برای نشان دادن این ایده ها  ازتمرینات کاغذ و مداد استفاده می شود و به شرکت کنندگان تمرین شناسایی عواقب کوتاه مدت و بلند مدت مثبت و منفی، تصمیم گیری های شخصی و افکار مثبت و منفی که ممکن است از هریک مشتق شده است داده شود . وقتی افراد افسرده هستند آنها تمایل دارندبه پیامدهای فوری رفتار خود تمرکزکنند و فکر کردن در مورد پیامدهای درازمدت مشکل است . هنگامی که یک شخص افسرده است انجام کارهای که پیامد مثبت بلند مدت به خصوص دشواراست ، اما بلافاصله خسته کننده و یا مشکل است. تکلیف این جلسه ادامه تکلیف پایش خود است ، و برای شناسایی و ثبت حداقل یک فعالیت در هر روز است که نشان دهنده درگیر شدن در یک رفتار است که در کوتاه مدت دشوار است اما بازده بالای در دراز مدت دارد. هنگامی که چنین فعالیت های رخ می دهد، هر شرکت کننده نیز برای ضبط یک فکر مثبت را نتیجه طولانی مدت دارد منعکس میکند(به عنوان مثال، "من به یک نتیجه خوب در آزمون کلسترول بعدی دارم چون من ورزش می کنم").

موضوع پنجم: اسناد برای رویدادهای مثبت

پس از تکمیل چک در روشهای، درمانگر این ایده از یک سبک اسناد افسرده ساز[27] است.  در این جلسه تمرکز براسنادهای برای رویدادهای مثبت است. افراد افسرده تمایل دارند برای رویدادهای مثبت اسنادهای  خارجی، پایدار، و خاص، به جای داخلی، ثبات، و خاص ایجادکنند.   اساسا، افراد افسرده تمایل ندارند که موفقیت و تجارب مثبت انتساب شخصی بدهند در عوض آنها را به عوامل خارجی، غیر قابل اطمینان، و خاص نسبت می دهند. برای یک تجربه مثبت گرفتن امتیاز هنگامی رخ می دهد که آن را به علل داخلی که نشان دهنده ثبات، ویژگی های کلی فرد نسبت داده می شود. این ایده ها توسط یک رشته  از نمونه های ارائه شده توسط درمانگر نشان داده میشود.   تکلیف است برای ادامه پایش حوادث و خلق و خوی مثبت ، و تلاش برای ارسال حداقل یک خوداظهاری مثبت در مورد یک رویداد مثبت است که نشان دهنده اسناد داخلی، ثبات، و خاص به صورت روزانه می باشد..

موضوع  ششم : علل رویدادهای منفی و یا شکست

هدف اصلی در این جلسه، به بحث در مورد اسنادهای افسرده ساز ساخته شده برای رویدادهای منفی است. افرادی که افسرده هستند تمایل به ایجاد اسناد داخلی، ثبات، و به طور کلی در مورد رویدادهای منفی دارند. ارائه درمانگر به موازات برای موضوع قبلی است. نمونه هایی استفاده می شود برای استنباط اسناد افسرده برای رویدادهای منفی و سپس به تولید توضیحات جایگزین برای نمونه های منفی رویداد که بیشتر در ماهیت خارجی ، ناپایدار، و خاص می باشد. این مهم است که اشاره می کنند که اسنادهای علیت کاملا خودسرانه نیستند، و گاهی اوقات افراد باعث حوادث منفی میشوند.  با این حال، بسیاری از حوادث می توان به عنوان داشتن علل متعدد فکر کرد، و معمولا علل خارجی برای رویدادهای منفی نیز وجود دارد. ما مردم را تشویق به گرفتن امتیاز برای همه چیز مثبت است که برای آنها اتفاق می افتد، و نه به انکار مسئولیت برای هر رویداد منفی است. در عوض، در حال تشویق مشخصات متعادل تر و واقع بینانه به جای نمایش به طور معمول بدبین ترین افراد افسرده است. برای تکلیف، شرکت کنندگان به ادامه پایش بر حوادث مثبت و خلق و خوی، و هر روز به ثبت حداقل یک (خارجی، ناپایدار، و خاص) خود بیانیه ای مثبت در مورد یک رویداد منفی (به عنوان مثال، "دوست من امروز تماس نگرفت چرا که او بیش از حد مشغول کار بود. من مطمئن هستم که او با من فردا را  تماس می گیرد").

موضوع هفتم : تعیین هدف

در این جلسه ارائه بر اساس این ایده است که وجوه دیگری از رشد و نگهداری افسردگی مشکل در تنظیم و حصول هدف استوار است. عدم تعیین هدف و سازماندهی اهداف رفتار ، و یا تعیین اهداف که مبهم یا غیر واقعی هستند، اغلب از ویژگی های افرادی که افسرده هستند می باشد.افراد افسرده اغلب احساس نا امیدی در مورد دستیابی به اهداف و تمرکز بر فاصله خود را از هدف و به جای  مراحل که می تواند در جهت یک هدف گرفته شده است دارند.

تمرین تنظیم هدف در این جلسه ایده های اساسی رفتاری در مورد تعیین هدف می آموزد.اهداف باید مثبت اعلامشود  (به عنوان مثال، "من می خواهم افزایش دهم.....")؛ آنها باید در کنترل فرد و در واقع قابل دسترسی. و، آنها باید واقعی (به هم پیوسته )[28] باشد (آن باید روشن شود که هدف رسیده است). اهداف ممکن است کوتاه برد(به عنوان مثال، "دریافت مواد غذایی امروز")، متوسط (به عنوان مثال، "کامل ترم آخر من در کالج")، و یا دوربرد (به عنوان مثال، "پس اندازبرای خرید قایق بادبانی") باشد. شرکت کنندگان خواسته می شود تعریف یک هدف میان برد که آنها می خواهم بر روی بیش از چند هفته آینده به کارگیرند. هنگامی که هدف تعریف شده است، شرکت کنندگان اهداف و یا رفتارهای خاص که برای رسیدن به هدف کلی کمک زیرآن می نویسند. برای تکلیف ، هر شرکت کننده همچنان به پایش بر حوادث و خلق و خوی، که باعث می شود تلاش برای به انجام رساندن اهداف فرعی که پس از آن به عنوان وقایع مثبت ثبت شده است.   ایده این است که تمرین تلاش در جهت پیامدهای با تاخیر و توجه به پیشرفت به سوی هدف میباشد.. شرکت کنندگان نیز ممکن است اهداف خود را دوباره تعریف و یا رشد یک هدف دوم برای کار بر روی آن.

موضوع هشتم: پاداش برای انگیزه

تعیین هدف بخش مرکزی برنامه و بحث در مورد پیشرفت و موانع آغاز جلسه پس از آن را تشکیل می دهد. درمانگر پس از این بحث، در مورد چگونه پاداش و تنبیه رفتار را تحت تاثیر قرار می دهد و چگونه افرادممکن است خود را پاداش و تنبیه کنند گفتگومیکند (به عنوان مثال، "نوازش پشت خود " یا "لگد زدن به خود"[29]).روش صحبت با خودمان می تواند علمکرد خود اداره به عنوان پاداش و یا مجازات عمل باشد.. بخش افسردگی برای اداره خود استفاده مشروط کمی از پاداش می کنند که پیشرفت به سوی اهداف را تسهیل میکند  ، و استفاده بیش از حد از مجازات خود میکنند که پیشرفت به سوی اهداف را  مهار میکند. هدف از این جلسه است برای کمک به شرکت کنندگان در ایجاد یک منو خود پاداشی به منظور افزایش توانایی خود را برای خود پاداشی هنگامی که درگیر شدن در رفتارهای مثبت است. در این جلسه تمرکز بر پاداش آشکار و ملموس است. شرکت کنندگان به منظور توسعه یک لیست که شامل پاداش کمکی هستند که (1) لذت بخش، (2) ازمقادیر مختلف، و (3) آزادانه در دسترس است. پاداش ممکن است یا ماهیت مادی(به عنوان مثال، یک کتاب جدید) و یا فعالیت هایی که لذت بخش باشند (به عنوان مثال، رفتن به یک فیلم). برای تکلیف ، علاوه بر رفتار نظارت و خلق و خو، شرکت کنندگان آموزش استفاده ازپتانسیل[30] خود پاداش دهی    به عنوان محرک برای درگیر شدن در رفتارهای مربوط به زیر اهداف سخت تر می کنند. خود پاداش فعالیت های مثبت نیزدر سیاهههای مربوط به پایش خود ثبت می شود.

موضوع نهم : پاداش ها به عنوان خود بیانیه

هدف از این جلسه که براساس ساختن  مفاهیم در هفته گذشته است ، و به معرفی این ایده که خود اظهارات مثبت به عنوان پاداش است.

  شرکت کنندگان شناسایی خود پاداش دهی  کلامی که  (1) تمرکز بر دستاوردها، (2) به تقویت رفتار مطلوب خدمت می کنند ، و (3) به توسعه خود ارزیابی مثبت و عزت نفس اجازه می دهد. شرکت کنندگان برای ایجاد تغییر در نوع عبارات آنها ممکن است استفاده از  ستایش دیگران به طوری که می توان آنها را به خودبگویند: (به عنوان مثال، "من یک کار بزرگ انجام دادم!"). شرکت کنندگان  حداقل پنج خود اظهاری که می تواند به عنوان محرک های رفتار  برای هدایت هدف خدمت می کنند، بنویسند. برای تکلیف، علاوه برپایش رفتار و خلق و خوی، شرکت کنندگان باید خود اظهارات مثبت به عنوان پاداش برای رفتارهای زیر هدف استفاده و توجه به استفاده از این خود اظهاری در سیاههها پایش خود داشته باشند. هدف تمرین این است که شرکت کنندگان افسرده اذعان پیشرفت به سوی یک هدف واضح، خوداظهاری مثبت داشته  باشند.

موضوع دهم: فهرست دارایی

خود تصویر منفی جزئی از افسردگی است.دیدگاه منفی از خود، ناشی از عادت حضور در به منفی، ساخت اسنادهای منفی برای رویدادهای مثبت و منفی،  ندیدن پیشرفت به سوی اهداف، و در نتیجه صحبت کردن از خود در راه عمدتا منفی است.تصویر خود را می توان به عنوان مجموعه ای انباشته شده از خود اظهاراتی که فرد در هر روز می سازد فکر کرد.

از آنجا که ا ین برنامه شرکت کنندگان را واداربه تمرکز بر حوادث مثبت ، نتایج مثبت به تاخیر افتاده، اسنادهای غیر افسرده، پیشرفت به سوی اهداف، و، خود اظهارات مثبت میکند ، شرکت کنندگان در حال حاضر ممکن است آماده به اذعان ویژگی های و یا صفات مثبت خود ،  - که تجمع مشاهدات مثبت در مورد خودشده است می باشند. با این ایده ها در ذهن، تمرین در این جلسه به منظور توسعه یک لیست دارایی است.  از شرکت کنندگان خواسته می شود حداقل پنج اظهارات کلی مثبت در مورد خود راکه دارند، شناسایی و بنویسند. (به عنوان مثال، "من به دوستانم وفادار هستم" یا "من نجار خوبی هستم"). اغلب برای  افراد افسرده این فرایند و پیدا کردن واجد شرایط دشواراست و یا ویژگی های مثبت خود را تخفیف می دهند

ممکن است تقریبا نیازباشد که به شرکت کنندگان اجازه داده شود با  صدای بلند برخی از ویژگیهای مثبت خود را بیان کنند. تکلیف مرتبط با این موضوع است که توجه داشته باشید فعالیت مثبت است که نمونه هایی از خود اظهارات مثبت کلی را در مورد خودشان  و برای ضبط این افکار درسیاهه میباشد. آنها همچنین برای اضافه کردن به لیست دارایی خود را به عنوان دیگر ویژگی های مثبت مشاهده شده در خود می باشد.

موضوع یازده : نقد و بررسی و ادامه

هدف از جلسه نهایی برای کمک به شرکت کنندگان گروه در  جذب و پیاده سازی دانش است که آنها در طول این گروه به منظور تسهیل دستاوردهای طولانی مدت در عملکرد کسب کردند.

در مطالعات پژوهش های پیشین ما از این برنامه، بازخورد از شرکت کنندگان نشان داد که آنها احساس کردند که چیزهای بسیاری آموخته اما پس از آن برای  استفاده  در خود این برنامه فرستاده شدند.ما در حال حاضر چندین جلسه از بررسی در پایان برنامه ا ضافه شده است. این جلسه فوق العاده نیز می تواند برای انعطاف پذیری بیشتر در قسمت های قبلی برنامه نویسی ارائه میگردد اگر درمانگر می خواهد یک جلسه فوق العاده در مورد یک موضوع صرف کند ، یک جلسه بررسی محدودتر می توان در حالی که این برنامه با طول ثابت استفاده می شود. این جلسات بررسی با بررسی تکالیف و بحث از آنچه هر فرد در حال انجام در مورد اهداف خود آغاز خواهد شد. این کمک بزرگی است به اعضای گروه برای اشتراک گذاری یک استراتژی با دیگری که آنها در تکمیل ویژه تمرینات تکلیف های مختلف مفید یافتند ، و یا اعضای گروه را تشویق میکند که  درخواست کمک از یک دیگر برای توسعه استراتژی مقابله با مسائل مشکل ساز میکند.

. درمانگر بررسی پیشرفت هر شرکت کننده را فراهم می کند و بازخورد با بررسی موضوعات مختلف پوشش داده شده در این برنامه که امکان  ارتباط دارد. در طول جلسه نهایی، شرکت کنندگان را تشویق به ادامه استفاده از مهارت های مدیریت خود به منظور حفظ پیشرفت  حاصل در طول این گروه و برای نظارت بر رفتار خود، اظهارات خود ، و خلق و خوی می باشد. به شرکت کنندگان نسخه اضافی از سیاهه پایش خود و دیگر برگه داده می شود به طوری که آنها ممکن است به کار بر روی تمرینات خودجوش[31] ادامه دهند.



[1] SELF-MANAGEMENT

[2] SELF-MANAGEMENT

[3] self-control

[4] Rehm

[5] Kanfer

[6] self-monitoring

[7] self-evaluation

[8] depressogenic

[9] Self-management therapy      

[10] Fuchs             ,

[11] ; Kornblith

[12] O’Hara, & Lamparski

[13] Roth, , Kornblith, & Romano

[14] , Kaslow, & Rabin

[15] Fleming Thornton

[16]  Roth, Bielski, Jones, Parker& Osborn

[17]  Rude

[18] Thomas, Petry, & Goldman

[19] Tressler & Tucker

[20] INDICATIONS AND CONTRAINDICATIONS

[21] TOPIC-BY-TOPIC PROCEDUR

[22] binder

[23] Self-Monitoring

[24] Self-Statements

[25] The concept that follows from this is that individuals can influence

 their own mood by their activities and by the thoughts they have about those activities.

[26] monitor

[27] depressogenic

[28] concrete

[29] “patting yourself on the back” or “kicking yourself”

[30] contingently

[31] on their own

 

  • عباس بهادری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی