دکتر جعفر محرمی(روانشناس بالینی )

(دکترای تخصصی روانشناسی) Clinical Psychologist

دکتر جعفر محرمی(روانشناس بالینی )

(دکترای تخصصی روانشناسی) Clinical Psychologist

اختلال رفتاری کودکان استثنایی

شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۵۰ ق.ظ

 

 

 

 

اختلال رفتاری کودکان استثنایی

علی کمال جو

 

 

 

اصطلاح اختلالات رفتاری بدون آن که تعریف شود تقریبا بیش از 85 سال است که وارد فرهنگ علم روانشناسی شده است. از آ ن موقع تا کنون معلمان، پزشکان و روانشناسان  و دیگران که با مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان در ارتباط هستند از این اصطلاح برای بیان مقصود خویش استفاده کرده اند، اما تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ارائه نشده است(نراقی و نادری، 1374).

تعاریف یا اصطلاحات زیادی برای توصیف کودکانی که به مشکلات اجتماعی و شخصی مبتلا می باشند وجود دارد. برای مثال: معلولین عاطفی، نقص عاطفه، اختلالات رفتاری، معلولین عاطفی / اجتماعی، مبتلایان عاطفی، مشکلات سازشی شخصی و اجتماعی، معلولین جدی رفتاری. ولی هیچ کدام از این اصطلاحات نمی تواند انواع مختلف اختلالات را به روشنی مشخص کند.

در تعریف این کودکان آمده است که: ناشادند، اشکال در ارتباط با دیگران دارند، نامرتب و کم کارند، احساس بی ارزشی و بی کفایتی می کنند و رفتارهای نامناسب دارند.

برخلاف کودکان دچار اختلال رفتاری، کودکان سالم اغلب شادند، روابط مثبت و بادوام دارند، ادراک خوبی از واقعیت دارند، می تواند برای رسیدن به اهدافشان، افکار و اعمال خود را هماهنگ کنند، احساس خوبی به خودشان دارند، رفتارشان متناسب با سن و معیارهای اجتماعی است(هالان و کافمن، 1380). 

       

تصورات درست و نادرست درخصوص کودکان دچار اختلالات رفتاری

 

این کودکان توسط اطرافیانشان قابل تشخیص نیستند، اگرچه تشخیص نوع و علل اختلال مشکل است ولی تشخیص آشفتگی این کودکان ساده است.

اغلب این کودکان با هوشند / تعداد کمی از این کودکان هوش متوسط و بالاتر از متوسط دارند در واقع اغلب آنان هوششان از طبیعی پایین تر است و در حالت شدید نمراتشان در حد عقب مانده ذهنی است (هالان و کافمن، 1380). 

در حوزه ی اختلال رفتاری کودکان چند اختلال قابل بررسی است که از جمله شامل: اختلال تخریبی، اختلال کنترل تکانه و اختلال سلوک می باشد. به عبارتی این طبقه شامل :

         اختلال نافرمانی مقابله ای

         اختلال انفجاری دوره ای

         اختلال سلوک

         اختلال شخصیت ضد اجتماعی

         جنون آتش افروزی

         دزدی اجباری

همه افراد دچار این اختلالات در تنظیم هیجان و رفتار خود مشکل دارند و موجب می شود که به حقوق دیگران تجاوز کنند و یا نسبت به دیگران پرخاشگری نمایند (DSM-5).

علاوه براین، برخی منابع اختلالات زیرا را هم بخشی از اختلالات رفتاری کودکان استثنایی بحساب آورده اند:

         اختلال بیش فعالی همراه با نقص در توجه

         اختلال در خود ماندگی

         اختلال تیک

         فوبی ها یا ترسهای غیر منطقی

این اختلالات در جنس مذکر بیشتر رخ می دهند ولی ممکن است سیر این اختلال در سنین مختلف متفاوت باشد.

همین طور این اختلالات شروع اولیه شان در کودکی و نوجوانی است.

در واقع بسیار نادر است که اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای در بزرگسالی شروع شود.

یک ارتباط رشدی بین  اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال سلوک وجود دارد چون در بیشتر موارد اختلال سلوک قبلا می بایست ملاکهای اختلال نافرمانی مقابله ای را داشته باشد. حداقل در این یک مورد اختلال سلوک قبل از دوره نوجوانی بروز می کند.

اما بیشتر کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در نهایت دچار اختلال سلوک نمی شوند.

ولی در خطر ابتلا به مشکلات ناشی از اختلال سلوک از قبیل اضطراب و افسردگی هستند.

تعدادی از نشانه هایی که در تعریف اختلالات تخریبی، کنترل تکانه و اختلال سلوک آمده است، رفتارهایی هستند که می تواند تاحدی در فرایند رشد افراد معمولی هم رخ دهد.

بنابراین برای تشخیص مهم است که فراوانی، مقاومت، تداوم در موقعیتها وجود داشته باشد و آسیبی که این رفتارها وارد می کنند با هنجارهای سنی، جنسیتی و فرهنگی تناسب نداشته باشد.

در موضوع پیش آگهی، این اختلالات می توانند در آینده با اختلال مصرف مواد و اختلالات شخصیتی دیگر همبستگی داشته باشد.

 

سبب شناسی اختلال نافرمانی مقابله ای

 

         استعداد ذاتی برای ابراز وجود قاطعانه در این افراد

         برخورد افراطی و لجبازی والدین جهت ثابت کردن حرف خودشان.

         ضربات و آسیب های محیطی

         بیماری یا ناتوانی های مزمن از قبیل عقب ماندگی ذهنی، موجب بروز رفتارهای مقابله جویانه برای دفاع در مقابل درماندگی می شود و فقدان عزت نفس.

         روانکاوی: علت را تعارضات حل نشده در دوره مقعدی می داند.

دورهای لجبازی در 18 ماهگی تا 24 ماهگی و اوایل دوره نوجوانی اختلال محسوب نمی شود و بخشی از فرایند رشد طبیعی است.

       

       شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای

 

میزان شیوع ختلال نافرمانی مقابله ای حدود 1 تا 11 درصد با میانگین حدود3/3 درصد ذکر شده است. بروز آن در پسران نسبت به دختران حداقل 4 به 1 است (DSM-5).

     

مشخصه اصلی اختلال نافرمانی مقابله ای

 

از کوره در رفتن، امتناع فعالانه از رعایت مقررات و رفتارهای ایذایی در مقایسه با سایر همسالان فراتر از حد انتظار است.این اختلال شامل الگوی پایداری از رفتارهای منفی گرایانه، خصومت آمیز و گستاخانه بدون وجود نقص جدی هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران.  ممکن است در اوایل کودکی طبیعی به نظر برسد.ممکن است از 3سالگی شروع شود. این اختلال در قبل از بلوغ در پسران شایع تر است.

پافشاری فرد بر خواسته های خود و مقابله با خواسته دیگران برای رشد طبیعی اهمیت اساسی دارد. و این موضوع با برقراری خودمختاری، ایجاد هویت و تنظیم معیارهای کنترل درونی ارتباط دارد. بارزترین رفتار مقابله جویانه طبیعی بین 18 تا 24 ماهگی به اوج خود می رسد(دوساله های وحشتناک)(DSM-IV-TR).

 

اختلال نافرمانی مقابله جویانه
(
Oppositional defiant disorder)

 

 

تظاهرات این اختلال بدون استثناء در خانه بروز می کند ولی ممکن است در مدرسه یا در مقابل سایر بزرگسالان یا همسالانش ظاهر نشود.

این کودکان ممکن است در معاینه بالینی هیچ علامتی بروز ندهند یا علایم محدودی نشان دهند.

این اختلال در ارتباطات اجتماعی تداخل می کند  و ممکن است اعتماد بنفس فرد  پایین بیاید، هم چنین ممکن است تحمل کم برای ناکامی، خلق اقسرده و حملات عصبانیت نیز وجود داشته باشد.

این اختلال ممکن است به طور موقت  در واکنش به استرس ظاهر شود، این حالت نوعی اختلال انطباق نیز محسوب می شود.

وقتی این اختلال در جریان اختلال سلوک، اسکیزوفرنی یا اختلال خلق ظاهر شود نباید تشخیص اختلال نافرمانی گذاشته شود.

رفتارهای منفی کارانه ممکن است در بیش فعالی، اختلالات شناختی و عقب ماندگی ذهنی دیده شود.

برخی کودکان که تشخیص این اختلال را دریافت کرده اند ولی پرخاشگری در آنها بیشتر است ممکن است چند سال بعد واجد ملاکهای اختلال سلوک شوند.   

هم چنین در آینده احتمال خطر مصرف مواد افزایش می یابد. مهارتهای تربیتی خانواده در فرجام این اختلال بسیار مهم است.

در خانواده هایی که والدین دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی می باشند و یا مصرف مواد وجود دارد خطر ابتلا افزایش می یابد (DSM-IV-TR).

 

ملاکهای تشخیصی DSM-5 برای اختلال نافرمانی مقابله جویانه

الف) الگویی از خلق و رفتار بی قرار ،خصومت آمیز، گستاخانه و غیر منطقی که حداقل 6 ماه طول کشیده و درخلال آن چهار مورد یا بیشتر از موارد زیر وجود داشته باشد:

خلق بی قرار و خشمگین

(1)غالبا خلق پایین است        

(2)غالبا زود رنج است و براحتی می رنجد.

(3)غالبا خشمگین و یا بی تمایل است.

رفتار نافرمانی و یا گستاخانه

(4)غالبا با مراجع قدرت مشکل دارند و برای کودکان و نوجونان با بزرگسالان مشکل دارند.

(5)اغلب به طور فعال در مقابل درخواست مراجع قدرت و یا قانون مقاومت می کند و یا آن را رد می کند.

 (6)غالبا آشکارا دیگران را می رنجاند.

(7) غالبا دیگران را به خاطر گفتار و رفتار اشتباه شان سرزنش می کنند.

غیرمنطقی بودن

(8) کینه توز یا غیر منطقی بودن حداقل دوبار در ماه گذشته است.

توجه: برای کودکان تا 5 سال رفتار باید بیشتر روزها در یک دوره 6 ماهه وجود داشته باشد و برای کودکان بزرگتر رفتار باید حداقل یک بار در هفته در یک دوره 6ماهه وجود داشته باشد.

ب) آشفتگی رفتاری باید موجب اختلال چشمگیری در عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی یا دیگر نواحی مهم عملکردی شود.

پ) رفتارها منحصرا در جریان یک اختلال خلقی، سایکوز، مصرف مواد، افسردگی یا اختلال دوقطبی روی نمی دهند.

شدت را مشخص کنید: خفیف، متوسط و شدید

 

تشخیص افتراقی اختلال نافرمانی مقابله ای

 

         اختلال سلوک

         اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه

         اختلال افسردگی و دوقطبی

         اختلال آشفتگی و بی نظمی خلقی

         اختلال انفجاری دوره ای

         ناتوانی های هوشی(اختلال رشدی هوشی)

         اختلال زبانی

         اختلال اضطراب اجتماعی

    

اختلالات همزمان با اختلال نافرمانی مقابله ای

 

         اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه

         اختلال سلوک

         اختلال اضطراب

         اختلال افسردگی اساسی

         سندرم خلق بیقرار

         در نوجوانان مصرف مواد

         ناتوانیهای ذهنی

 

         پیش آگهی اختلال نافرمانی مقابله ای

 

مزاج: عوامل مزاجی مربوط به مشکلات در تنظیم هیجانی که پیش بینی کننده  این اختلال است(برای مثال سطح بالای واکنش هیجانی و ضعف در تحمل ناکامی).

محیطی: میزان خشونت، بی ثباتی یا غفلت از کودکان و نوجوانان توسط والدین در این اختلال نفش مهمی دارد.

ژنتیک و زیست شناختی: تعدادی مواد عصب زیست شناختی با این اختلال در ارتباط می باشند( بای مثال، کاهش ضربان قلب، میزان واکنش هدایت عصبی پوستی، کاهش میزان پایه کورتیزول، ناهنجاریهایی در قشر جلویی پیشانی و آمیگدال).

فرهنگی: شیوع این اختلال در کودکان و نوجوانان تا حدی وابسته به کشورهایی است که از نظر نژادی و تباری متفاوت می باشند.

پیامدهای رفتاری این اختلال: این کودکان در مسیر رشدشان مشکلات زیادی با والدین، معلمان، مراقبان، همسالان و همسرانشان دارند که این مشکلات اغلب منجر به آسیب های مهمی به عواطف، روابط اجتماعی، تحصیلی و سازگاری شغلی فرد وارد می سازد. 

 

         درمان اختلال نافرمانی مقابله جویانه

 

         آموزش مهارتهای تربیتی و فرزندپروری به والدین

         حذف روشهای تنبیهی والدین نسبت به کودک

         درمان مشکلات روانی احتمالی والدین

         رفتار درمانی و تقویت رفتارهای سالم

         رواندرمانی انفرادی کودک ممکن است مفید باشد.

         افزایش اعتماد بنفس کودک

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اختلال سلوک (CONDUCT DISORDER)

 

 

سبب شناسی اختلال سلوک

 

         عامل واحدی وجود ندارد:

         والدین: روشهای تربیتی تنبیهی و خشن والدین.

         اجتماعی: محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی، بیکاری، انزوای اجتماعی و عدم وجود شبکه های اجتماعی حمایت کننده.

         روانشناختی: شرایط آشفته روانی که خشم، ناکامی و غمگینی را برجسته نماید، عدم شکل گیری حس همدلی.

         عصبی و زیستی: برخی انتقال دهنده های عصبی نظیر دوپامین و سروتونین دخیل دانسته شده اند.

       کودک آزاری: در معرض خشونت طولانی مدت بودن.

 

         شیوع اختلال سلوک

 

شیوع در سال در جمعیت عمومی از 2 تا 10 درصد با میانگین 4 درصد برآورد شده است. شیوع اختلال سلوک در کشورهایی که از نژاد و تبار متفاوتی هستند بیشتر است. میزان شیوع از کودکی به نوجوانی است و در بین پسران بیشتر از دختران است.

سن متوسط شروع اختلال سلوک در پسران پایین تر از دختران است پسرها اکثرا در فاصله سنی 10 تا 12 سال و دختران 14 تا 16 سال مشمول ملاکها می شوند.

تعداد کمی از پسران مبتلا به این اختلال درمان دریافت می کنند.

 

         مشخصه اصلی اختلال سلوک

 

این اختلال شامل رفتارهایی پایداری است که با گذشت زمان شکل می گیرد و غالبا مشخصه آن پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران است

 اختلال سلوک با بسیاری از اختلالات دیگر از جمله بیش فعالی، افسردگی و اختلالات یادگیری همراه است. ممکن است سطح پایین اقتصادی و اجتماعی، روش تربیتی خشن و تنبیهی، اختلافات خانوادگی، فقدان نظارت مناسب والدین و فقدان کفایت اجتماعی ارتباط داشته باشد.

         این اختلال در کودکی شایع است، در پسرها 4برابر حتی تا 12برابر بیشتر است.

         در والدین این کودکان اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مصرف الکل بیشتر است.

         علت واحدی ندارد بلکه عوامل زیستی – روانی – اجتماعی در پیدایش آن نقش دارند.

         در پسران زود تر شروع می شود 10 تا 12 سالگی است و در دختران ممکن است در 14 تا 16سالگی باشد.

برخی از این کودکان ممکن است با کودکان کوچکتر و یا بزرگتر خود دوست شوند، بسیاری از آنها اعتمادبنفس پایین دارند، هر چند به ظاهر خود را پر توان نشان دهند. ممکن است فاقد مهارتهای ارتباطی باشند این کودکان اغلب درمورد رفتارهای خود احساس گناه و پشیمانی نمی کنند، اما برای دوری از درد سر دیگران را سرزنش می کنند.

در مصاحبه تشخیصی عصبانی و فاقد حس همکاری هستند. معمولا هر گونه مشکلی را رد می کنند و یا سوء رفتارش را توجیه کند. و یا با عصبانیت از اتاق مصاحبه خارج شود. غالبا کودک از مصاحبه کننده عصبانی می شود و نفرتش را با ستیزه جویی آشکار و کناره گیری عبوسانه نشان دهد.

خصومت این کودکان محدود به بزرگسالان نیست بلکه ممکن است همسالان و کودکان کوچکتر را شامل شود. ممکن است در برابر کوچکترها قلدری باشند ولی در برابر بزرگسالان با لاف زدن، دروغگویی و اهمیت قائل نشدن واکنش نشان دهد.

اغلب در خانواده این کودکان ناهماهنگی شدید زناشویی و عدم روش واحد تربیتی وجود دارد. و مدرسه گریزی مکرر، ویرانگری، پرخاشگری جسمانی شدید، یا تهاجم گروهی به دیگران نظیر لخت کردن و کتک کاری وجود دارد. آنها دوستان هم گروه خود را سرزنش نمی کنند و آنها را لو نمی دهند، معمولا عملکرد ضعیف تحصیلی، اضطراب و یا افسردگی وجود دارد.

در بزرگسالی برای اختلالات خلقی و مصرف مواد مستعد هستند. خطر رفتارهای بزهکارانه در بزرگسالی یا زندانی شدن افزایش می یابد (DSM-IV-TR).

 

        ملاکهای تشخیصی DSM-5 برای اختلال سلوک

 

الف) الگوی تکراری و پایدار از رفتارهایی که طی آن حقوق اساسی دیگران، موازین عمده اجتماعی و اخلاقی متناسب با سن و یا قوانین نقض شود که با بروز سه مورد یا بیشتر از 15ملاکهای زیر ظرف 12ماهه گذشته تظاهر می کند و حداقل یک ملاک ظرف 6ماهه گذشته وجود داشته است.

پرخاشگری نسبت به افراد یا حیوانات

(1) اغلب قلدری کرده و دیگران را تهدید به ارعاب می کند.

(2) غالبا دعواهای جسمانی را شروع می کند.

(3) از ابزاری استفاده کرده است که می تواند صدمه جسمانی شدیدی به دیگران وارد کند(مانند چماق، آجر،بطری شکسته، چاقو، اسلحه گرم).

(4) نسبت به دیگران قصاوت نشان می دهد.

(5) نسبت به حیوانات سنگدلی نشان می دهد.

(6) در عین مواجهه با قربانی دست به دزدی می زند(مانند دزدی همراه با خشونت، کیف قاپی، اخاذی، سرقت مسلحانه)

(7) فرد دیگری را به زور وادار به رابطه جنسی می کنند.

تخریب اموال

(8) تعمدا و به قصد ایجاد آسیب جدی دست به آتش افروزی می زند.

(9) عمدا وسایل دیگران را تخریب می کند(به غیر از آتش افروزی).

تقلب یا دزدی

(10) به زور وارد خانه، ساختمان یا ماشین دیگران می شود.

(11) اغلب برای به دست آوردن اجناس یا منافع و یا فرار از وظایف و

                تعهدات دروغ می گوید(سر دیگران کلاه می گذارد)

(12) اشیاء بی ارزش را بدون مواجه شدن با قربانی می دزد.

                (مثلا بلند کردن اجناس از مغازها ولی بدون شکستن و ورود غیر قانونی، جعل).

نقض جدی مقررات

(13) غالبا علی رغم قدغن والدین شب ها بیرون از خانه می ماند که این حالت پیش از 13 سالگی شروع می شود.

(14) دست کم دوبار ضمن زندگی با والدین واقعی یا رضاعی شب ها از خانه فرار می کند( و یا یک با بدون بازگشت برای مدت طولانی از خانه فرار کرده است.

(15) غالبا از مدرسه می گریزد که این حالت پیش از 13سالگی شروع می شود.

ب) آشفتگی رفتار از لحاظ بالینی سبب تخریب چشمگیری در عملکرد تحصیلی، اجتماعی یا شغلی می شود.

پ) اگر فرد 18ساله و یا مسن تر باشد، ملاکهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود ندارد.

 

برحسب سن شروع نوع کد را مشخص کنید:

 

نوع شروع شونده در دوران کودکی: حداقل یکی از ملاکهای مشخص اختلال سلوک پیش از سن 10سالگی شروع شود.

نوع شروع شونده در نوجوانی: هیچ یک از ملاکهای مشخص اختلال سلوک پیش از سن 10 سالگی وجود ندارد.

نوع نامتمایز

 

شدت را مشخص کنید:

 

خفیف: مشکلات سلوک فراتر از حد لازم برای تشخیص نیست اگر هم وجود داشته باشد محدود است و هم چنین مشکلات رفتاری فقط سبب صدمه جزئی به دیگران می شود.

متوسط: تعداد مشکلات سلوک و اثرات آن بر دیگران بینابین نوع خفیف و شدید است.

شدید: مشکلات مربوط به سلوک متعدد و فرا تر از حد لازم برای تشخیص است یا مشکلات سلوک موجب شده صدمه قابل ملاحظه ای به دیگران می شود.

مشخص کنید:

با محدویت هیجان اجتماعی

فاقد اخلاق و یا احساس گناه

فاقد عاطفه و همدلی

بی توجه به پیامد عملکرد خود

عواطف سطحی یا ناقص

 

تشخیص افتراقی اختلال سلوک

 

         اختلال نافرمانی مقابله ای

         اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه

         اختلال افسردگی و دوقطبی

         اختلال آشفتگی و بی نظمی خلقی

         اختلال انفجاری دوره ای

         اختلال سازگاری

 

اختلالات هم زمان اختلال سلوک

 

         اختلال بیش فعالی همراه با نقص در توجه

         اختلال شخصیت ضد اجتماعی

         اختلالات روانی از قبیل:

         اخلال یادگیری خاص

         اختلالات اضطراب

         اختلال افسردگی و دوقطبی

         اختلال سوء مصرف مواد

         اختلال در پیشرفت تحصیلی بویژه در خواندن، یا یادگیریهای کلامی

         اختلال ارتباطی

         ناتوانیهای و مشکلات هوشی

     

          پیش آگهی اختلال سلوک

 

مزاج: شامل مشکل در کنترل خلق نوزاد و میانگین هوشی پایین تر، بویژه با توجه به هوش کلامی پایین تر.

محیط: شامل طرد، غفلت و بی ثباتی در نگه داری کودک، مقرات شدید، سوء استفاده جسمی و جنسی، فقدان مراقبت، زندگی در موسسات مراقبتی، تغییرات زیاد مراقبان، خانواده پر جمعیت، والدین مجرم، آسیبهای روانی موجود در خانواده مثل سوء مصرف مواد.

اجتماعی: طرد از طرف همسالان، ارتباط با همسالان بزهکار، مواجهه با خشونت همسایگان، این عوامل هرچه شدیدتر باشد خطر ابتلاء به اختلال سلوک را بیشتر می کند.

ژنتیک و زیست شناختی: وجود خواهر و برادر مبتلا به اختلال سلوک، داشتن والدین مصرف کننده مواد، اختلال افسردگی و دوقطبی یا اسکیزوفرن، والدینی که در کودکی مبتلا به بیش فعالی همراه با نقص توجه یا اختلال سلوک بوده اند.

کاهش میزان ضربان قلب، کاهش خود به خودی ترس از شرایط ترسناک، کاهش هدایت عصبی پوستی، عملکرد متفاوت برخی نواحی مغزی که با تنظیم هیجانی و پردازش عاطفی مربوط هستند بویژه بخش جلوی تمپورال – لیمبیک که درگیر با قشر شکمی جلویی پیشانی و آمیگدال است.

         افرادی که شروع اختلال آنان در کودکی بوده و با محدویت عواطف اجتماعی هم همراه باشد پیش آگهی بدتری دارند. کسانی که همزمان اختلال بیش فعالی همراه با نفص توجه و اختلال مصرف مواد  را نیز دارند در خطر بیشتر می باشند.

 

 

 

 

خصوصیات بالینی و درمان اختلال سلوک

 

         درمان: درمان چند وجهی کودک خانواده و اجتماع.

          آموزش مهارتهای تربیتی و فرزندپروری به والدین

         حذف روشهای تنبیهی والدین نسبت به کودک

         درمان مشکلات روانی احتمالی والدین

         رفتار درمانی و تقویت رفتارهای سالم

         رواندرمانی انفرادی کودک ممکن است مفید باشد.

         افزایش اعتماد بنفس کودک

 

منابع:

1.   DIAGNOSTIC AND STATISTICAL MANUAL OF MENTAL DISORDERS - 5 (2013) American Psychiatric Association.

2.     هالاهان، دانیل پی و کافمن، جیمز جی؛ کودکان استثنایی – مقدمه ای بر آموزشهای ویژه (1380) ترجمه جوادیان مجتبی، انتشارات آستان قدس رضوی.

3.     کاپلان و سادوک؛ خلاصه روانپزشکی (1382) ترجمه رفیعی، حسن و رضاعی، فرزین، انتشارات ارجمند.

4.     سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله؛ اختلالات رفتاری کودکان(1374) تهران، انتشارات پدر.  

  • عباس بهادری

نظرات  (۲)

سلام مطالب خوبی بود من استفاده کردم.

سلام من دانش اموز سال اخر هستم و شدیدا به آموزش کودکان به ویژه کودکان استثنایی علاقه دارم.فقط به خاطر اختلالات و مشکلات رفتاری اونها نگرانم نتونم باهاشون کنار بیام و نمیخوام به خاطر من بهشون ضربه ای وارد بشه.تا حالا هیچ بچه ای با مشکلات خاص رو از نزدیک ندیدم .ولی خیلی دربارشون تحقیق کردم و خیلی به تدریس بهشون علاقه دارم.ازتون راهنمایی میخواستم که با این شرایط میتونم این رشته رو بخونم و با اون بچه ها کنار بیام یا برام خیلی سخت میشه؟چون بهشون علاقه دارم ولی خیلی عاطفیم نمیدونم با روحیاتم جور درمیاد یا نه.نه میخوام به اونا ضربه ای بزنم نه نه خودم 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی